✣✣✣اگه بی جنبه ای نیا تو✣✣✣
✣✣✣اگه بی جنبه ای نیا تو✣✣✣
هیس هیچی نگو!!!!!!!

 

                      

 

·        فقط با صدای لرزانت پرسیدی

·        چشمان کدام بی رحمی بود که ندید تن زخمی ات جایی دگر برای خنجرش ندارد؟؟

·        سرم را پایین انداختم وپاسخ دادم

خنجر نداشت و جز نوازش چیزی از دستان مهربانش ندیدم

با دستانت خواستی نوازشم دهی ولی دستانت را کنار کشیدم ...خواستی بپرسی ولی ادامه دادم

اری نوازش هایش،چشمان مهربانش و گرمی سخنانش ....نمی دانستم اگر برود روزی خنجری بر قلبم خواهد شد

سخنانم که تمام شد فهمیدی قصه ی تنهایی قلبم را،از جایت بلند شدی و با بغضی که سخت می کرد سخنانت را گفتی هنوز دیر نشده بعد کفشهایت را پوشیدی تا پیدایش کنی  گمشده ام را...چشم هایم را بستم و فریاد زدم

نه نه  نه ...نرو نرو

ترو خدا  دوباره نرو...نرو و زخمام و دوباره تازه نکن

از حرفام چند ساعتی خشکت زد بعد رو به من کردی ،مثل بارون گریه می کردی

اره باورت نمی شد

نشستی اشکات و به گونه هام زدی و با خنده گفتی

ببین اشکای هردوتامون شورند

بعد گفتی

همیشه منتظر همین یه کلمه بودم

۰۰۰نرو۰۰۰

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:, ساعت 20:51 به قلم ✪بــــهـــراد✪ ||