بالش خود را ترجيح ميدهم 

شانه هايت مثل بالش هاي مسافرخانه مي ماند

....................خوب ميدانم سرهاي زيادي را مهمان بوده

من ایمان دارم به پایان این روزهای سرد و مه آلود ...

ماهِ من، می دانم که بزودی آفتابی خواهی شد

من این را از قاصدکهای خوش خبر شنیده ام ...

انواع بوس:

1.بوس صورت : دوست داشتن

2. بوس پیشانی : آرامش

3.بازو  : شوخی كردن

4.لب : عاشق بودن

5. گردن : نیاز داشتن

تو كدومشو به من میدی ؟!

چی شد که سیگاری شدی ؟

یه شب بارون میومد…

خیلی تنها بودم...!!!

-----------------

چی شد که ترک کردی؟

یه شب بارون میومد…

دیگه تنها نبودم...!!!

----------------

چی شد الکلی شدی و سیگار رو دوباره شروع کردی؟

یه شب بارون میومد…

دوباره تنها شدم...!!!

---------------

چی شد آوردنت اینجا، بستری ت کردن؟

یه شب بارون میومد…

خیلی تنها بودم…

تو خیابون دیدمش…

اون تنها نبود...!!!!!!!!

نقــّـــــــــاشِ خــــوبی نــــبودم...
اما
ایـــــــــــــن روزها...
به لطـــــــــــفِ تــــــــــو...
انـــتظــــــار را دیـــــــــــدنی میکـــــِـــــــشـَـم....!!!!

بيخودي به خودت زحمت نده! اين بذرهاي تنفر که در دلم مي کاري هرگز جوانه نخواهد زد

کساني هستند از جنس " شيشه " ؛ زود مي شکنند ! اما .... نا جور مي برند ...

دیگرهیچ کس برای من "او"نمی شودحتی خودش

چه شتابیست به راه؟ شاید آن نقطه ی نورانی دشت،چشم گرگان بیابان باشد

تو به آرزوی بی من بودنت رسیدی

من به آرزوی با تو بودن نرسیدم اما مهم نیست

...بیا قرار بگذاریم که هیچ وقت باهم قراری نداشته باشیم بگذار همیشه اتفاق بیافتد...
...این طور بهتر است...من هر لحظه منتظر اتفاقم....منتظر یک اتفاق که تو را به من برساند...
...هرگاه صدای جدیدی سلام میکند تپش قلب میگیرم! من دیگر کشش خداحافظی ندارم....
.مرا ببخش که جواب سلامت را نمیدهم

کی گفته بود که تنهام وقتی تورو ندارم *** بازم میگم بدونی منم خدایی دارم

ذل زده به جاده ی نگرانی

چشمان منتظر پنجره هم *** ازنیامدنت٬ خیس شد باز

باران است که می بارد ***مه است که گرفته

...دلم بی چاره چه بچگانه این پنجره را دلداری میدهد...

. . . من که گفتم اين بهار افسردني است ... من که گفتم اين پرستو مردني است . . .

من که گفتم اي دل بي بند و بار ... عشق يعني رنج ، يعني انتظار

. . . آه عجب کاري به دستم داد دل ... هم شکست و هم شکستم داد دل . .

اینقدر ورق های زندگیم رابهم نریز! حکم همان دل است بی ” تــو “کنار ِ این خاطره ها نشستن دل می خواهد که من ندارم

باور کن

نمیدانم

چرا بین این همه آدم پیله کردم به تو..

شاید فقط با تو پروانه می شوم 

خــــدایــــا...

آخــــرـــــش نــفــهـــمیـــدـــ م

ایـــنــجـــایــــی کــــــه هــــســتــــم ..

تـــقـــدــ یـــر مـــــنـــــــ اســــتـــــــ

یـــا... تـــقـــصیر مـــنـــــ ؟؟!

نميدانم درخاطرت ميمانم يابرايت خاطره ميشوم...ولي ميدانم ازيادم نخواهي رفت

خيلی ديره وقتيکه تازه می فهمی اونی که از همه ساکت تر بود بيشتر از همه دوستت داشت..

ولی تو حواست به شيرين زبونی يه عشق دروغيه

برای خودت زندگی کن

کسی که تو رو دوست داشته باشد

با تو می ماند...

برای داشتنت میجنگد...

اما اگه دوستت نداشته باشد به هر بهانه ای میرود